۱۳۸۹ بهمن ۱۹, سه‌شنبه

جنگ نعمت است( آیت الله خمینی)


رو در رو

در برابرم مردی نشسه است از اهالی عراق؛ با روحی زخمی و جسمی خسته. داستان زندگیش را برایم باز گو میکند از رنجهایش و آنچه که در زمان جنگ ایران و عراق تجربه کرده است سخن میگوید، از بدنهای مثله شده سربازان میگوید، از وحشت بمباران میگوید، از جنایات بعثی ها میگوید. می داند که من ایرانیم و امروز در کشوری که زادگاه هیچ یک از ما نیست، او به عنوان درمانجو و من به عنوان درمانگر رو بروی یکدیگر نشسته ایم. بین ما هیچ دشمنی و کینه ای وجود ندارد. وقتی که میرود بغض سنگینی گلویم را میگیرد ، با خود فکر میکنم آیا به راستی جنگ نعمت بود؟

۱ نظر: