۱۳۸۹ بهمن ۱۶, شنبه

یاداشتهای انقلاب


انقلاب و فرهنگ این روزها سی یکمین سالگرد انقلاب اسلامی در ایران است و برای من بهانه ای شده است که گذشته را مرور کنم و نگاهی دوباره به آنچه بر سرمان آمد بیفکنم، شاید درست تر این باشد که بگویم آنچه بر سر خود آوردیم. آنچه ما آنرا انقلاب نام نهاده ایم از نظر من یک شورش کور بود. یک قیام بر علیه نظام سلطنتی بی آنکه بدانیم چه جایگزینی و با چه محتوائی می خواهیم جای نشین آن کنیم. نتایج این قیام پس از 31 سال بر همگان آشکار است. 8 سال جنگ بی معنی و به هدر رفتن سرمایه های عظیم کشور چه از نظر مادی و چه از نظر نیروی انسانی. 31 سال سرکوب بدون وقفه نیرو های مخالف و اعدام هزارن جوان آگاه و پر شور کشور. اما این قیام با تمام این نتایج یک دست آورد بزرگ برای ما داشت و آن اینکه عقب افتادگی فرهنگی ما را نمایان ساخت. قیام مردم همانند نیشتری بود که به دمل چرکین عقب افتادگی فرهنگی ما که در طی تاریخ ما شکل گرفته بود فرو رفت و این غده عفونی را باز کرد. دملی که چرک و خون آن سراپای جامعه را در خود فرو برد. باید اعتراف کنیم که ما ملت آزادی خواهی نیستیم و در درون هر یک از ما دیوی مستبد و عقب افتاده آشیانه کرده است که به مراتب از دیکتاتوری نظامی خطر ناک تر است. ما قبل از اینکه با نظام سیاسی در گیر شویم باید این دیو استبداد را در خود بکشیم تا بتوانیم به آزادی برسیم. شایستگی ما همین است که امروز داریم، به جای سرزنش حاکمان باید خود را بسازیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر