۱۳۸۸ اسفند ۲۴, دوشنبه

بوی عید


برای من پدیده بسیار جالبی است که هر سال نزدیک عید با آنکه چندین سال است که در ایران نیستم، حس میکنم که شادی خاصی در رگهایم جاری میشود. بوی عید در سلولهای بدنم نفوذ میکند و انگار تازه میشوم. مادرم یادش به خیر هر سال نزدیکهای عید که میشد برای هر یک از بچه هایش یک کوزه سفالی میخرید و آنرا سبزه میگرفت. قد و قواره کوزه ها به ترتیب سن ما بود کوچکترین کوزه متعلق به برادر کوچکم بود و بزرگترین کوزه از آن خواهرم. ردیف کوزه های سبز در پشت پنجره برای مادرم آرزوی سلامتی فرزندانش بود. نوروز پیروز

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر